توصیه های امام خمینی به جوانان
نوبهار جوانی زیباترین فصل عمر انسانها است كه گلهای رشد و بالندگی انسان در آن فصل میشكفد. بزرگمردانی كه قلههای كمال را درهم نوردیدند، بیشترین استفاده را از روزگار جوانی خود كردهاند و گامهای بلند زندگی خویش را در آن دوران برداشتهاند. عالم ربانی حضرت امام خمینی از جمله افرادی بود كه هم خود بیشترین بهره را از جوانی خویش برد و هم دیگران را از استفاده بهتر از جوانی توصیه میفرمود؛ یكی از یاران امام خمینی میگوید: ماه شعبان خدمت امام رسیدم مفاتیح دستشان بود و میخواستند دعاهای مخصوص ماه شعبان را بخوانند تا رفتم دستشان را ببوسم كه مرخص شوم، فرمودند: "هر كاری كه میخواهی بكنی در جوانی بكن، در پیری باید بخوابی و ناله كنی. "
به تعبیر مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیهالسلام دو چیز است كه جز كسی كه آن را از دست داده، قدرش را نمیداند: جوانی و تندرستی.
آن پیر فرزانه اهمیت تكامل در جوانی را به فرزند خود حاج احمد آقا چنین متذكر میشوند: پسرم تا نعمت جوانی را از دست ندادهای فكر اصلاح خود باش كه در پیری همه چیز را از دست میدهی یا یكی از مكاید شیطان كه شاید بزرگترین آن باشد كه پدرت بدان گرفتار بوده و هست، ـ مگر رحمت حق تعالی دستگیر او باشد ـ استدراج است.
در جوانی شیطان باطن كه بزرگترین دشمنان اوست، او را از فكر اصلاح خود باز میدارد و امید میدهد كه وقت زیاد است، اكنون فصل برخورداری از جوانی است و هر آن و هر ساعت و هر روز كه بر انسان میگذرد درجه درجه او را به وعدههای پوچ از این فكر باز میدارد تا ایام جوانی را از او بگیرد و آن گاه كه جوانی رو به تمام است او را به امید اصلاح در پیری سرخوش میكند... .
به تعبیر حافظ:
دلا چو پیر شدی حسن و نازكی مفروش كه این معامله در عالم اسباب رود
علت اهمیت جوانی در تكامل انسان
هر تغییر روحی نیازمند اراده قوی و عزم راسخ است و فتح قلههای بلند كمال فقط در سایه چنین عزم و ارادهای امكانپذیر است و چنین اراده محكم و استواری فقط در ایام جوانی به دست میآید. از سوی دیگر در دوران جوانی هنوز اخلاق فاسد و عادتهای زشت در وجود انسان ریشه ندوانده و به كمك عزم و اراده جوانی قابل زوال است بر خلاف پیری كه اراده جوانی رو به ضعف میرود و ریشههای اخلاق فاسد و عادتهای زشت در وجود او راسخ میشود. امام خمینی در این رابطه چنین فرمودهاند: "بر جوانها حتم و لازم است كه تا فرصت جوانی و صفای باطنی و فطرت الهی باقی و دست نخورده است، درصدد تصفیه و تزكیه برآیند و ریشههای اخلاق فاسد و اوصاف ظلمانیه را از قلوب خود بركنند كه با بودن یكی از اخلاق زشت و ناهنجار، سعادت انسان در خطر عظیم است.
و نیز در ایام جوانی اراده و تصمیم انسان، جوان است و محكم از این جهت نیز اصلاح برای انسان آسانتر است، ولی در پیری اراده سست و تصمیم، پیر است، چیره شدن بر قوا مشكلتر است.
تأسف بر ایام جوانی
یكی از سختترین امور آن است كه انسان، ایام جوانی خود را به بطالت گذراند و از یاد حضرت دوست غافل باشد و از كاروان انسانیت به دور مانده در پیری به یاد ایام از دست رفته ناله سر دهد كه:
;افسوس كه عمری پی اغیار دویدیم ;از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
;سرمایه ز كف رفت و تجارت ننمودیم ;جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
حضرت امام خمینی در یكی از نامههای خود با تذكر این نكته میفرمایند:
"بدان كه یك روز... همچون من عقب مانده از قافله عشاق دوست، خدای نخواسته بار سنگین تأسف را به دوش میكشی، پس از این پیر بینوا بشنو كه این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است، به این اصطلاحات كه دام بزرگ ابلیس است بسنده مكن و در جستوجوی او جل و علا باش. جوانیها و عیش و نوشهای آن بسیار زودگذر است كه من خود همه مراحلش را طی كردم و اكنون با عذاب جهنمی آن دست به گریبانم و شیطان درونی دست از جانم بر نمیدارد تا - پناه به خدای تعالی - آخر ضربه را بزند، ولی یأس از رحمت واسعه خداوند خود از كبائر عظیم است و خدا نكند كه معصیت كاری مبتلای به آن شود. " حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز در مناجات خود باحق تعالی چنین زمزمه میفرمایند:
الهی و قد اَفْنَیتُ عمری فی شِرّةِ السّهوِ عنك و اَبْلَیتُ شَبابی فی سَكْرَةِ التَّباعد مِنك فلم اَسْتَیقِظْ ایام اغتراری بكَ وَ رُكوُنی الی سبیل سَخَطِكَ؛ بارالها! عمر را در حرص و آز شدید و غفلت از تو تباه ساختم و جوانیام را در مستی بعد و دوری از تو فرسودم و در روزگار دلیری و گستاخی به تو و قرار گرفتن در راه خشم تو، بیدار نشدم.
به گفته خواجه حافظ شیرازی:
;عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی ;ای پسر! جام مِیم ده، كه به پیری برسی
;كاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش ;وه كه بس بیخبر از غلغل بانگ جرسی
;بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن ;حیف باشد چو تو مرغی كه اسیر قفسی
منبع: پایگاه حوزه
تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری